خلیج فارس و نام پرتوافکن آن میراث گرانسنگ ایرانیان باستان است . میراثی که ایرانیان آزاد اندیش روزگار کهن برای فرزندان خود به یادگار گذارده اند تا مایه فخر و مباهات نسلهای بعدی باشد و ایرانیان همواره به خاطر آورند که نمادهای میهنی و ملی آنان که با پوششی از باورهای ژرف دینی و الهی مزین و متبرک شده است در همیشه تاریخ موجب بالیدن آنان بوده و خواهد بود. آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان ) Persian Gulf ( خلیج فارس یا خلیج پارس (به انگلیسی : قرار دارد . مساحت آن 233000 کیلومتر مربع است و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان به شمار می آید . خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد و از غرب به دلتای رودخانه اروندرود که حاصل پیوند دو رودخانه دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است ختم می شود. کشورهای ایران عمان عراق عربستان سعودی کویت امارات متحده عربی قطر و بحرین در مجاورت خلیج فارس هستند. به دلیل وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن این آبراهه در سطح بین الملی منطقه ای مهم و راهبردی بشمار می آید. ویژگی های خلیج فارس زمین شناسان معتقدند که در حدود پانصدهزار سال پیش صورت اولیه خلیج فارس در کنار دشت های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین شکل ثابت کنونی خود را یافت . این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است . جزایر مهم آن عبارت اند از : بحرین قشم کیش خارک ابوموسی تنب بزرگ تنب کوچک و لاوان که تمامی آنها بجز بحرین به ایران تعلق دارد. خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهای ایران عراق کویت عربستان و امارات متحده عربی است و به همین دلیل منطقه ای مهم و راهبردی به شمار می آید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می توان بندرعباس بوشهر بندرلنگه و بندر ماهشهر در ایران و شارجه دوبی و ابوظبی را در امارات متحده عربی نام برد. نام خلیج فارس خلیج فارس نامی است به جای مانده از کهن ترین منابع زیرا که از سده های پیش از میلاد سر برآورده است و با پارس و فارس ـ نام سرزمین ملت ایران ـ گره خورده است . در سالهای اخیر نام خلیج عربی نیز در برخی منابع بطور محدود بکار رفته است .که البته این نام کاملا جعلی و دروغین است .و نام خلیج فارس تا ابد فارس خواهد ماند. از دیدگاه حقوق بین الملل سازمان ملل متحد در چندین نوبت در بیانیه ها اصلاحیه ها و مصوبه های گوناگون و با انتشار نقشه های رسمی نه تنها بر رسمی بودن نام « خلیج فارس » تاکید کرده بلکه از هیات های بین المللی خواسته که در مکاتبات رسمی به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل « خلیج فارس » استفاده نمایند. لیست اسناد سازمان ملل درباره نام « خلیج فارس » سند شماره 61 نشست بیست و سوم سازمان ملل متحد در وین (8 تا 15 فروردین 1385 ) با عنوان « رسمیت تاریخی جغرافیایی و حقوقی نام خلیج فارس » 2 در تاریخ 27 مرداد 1373 Add . 29 ST CS SER . A سند 2 8 45 در تاریخ 19 مرداد 1363 UNLA قطعنامه در تاریخ 14 اسفند 1349 Qen 311 UNAD قطعنامه نقشه رسمی کمیسیون اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا شماره 3978 چاپ سازمان ملل (شهریور 1386 ) نقشه رسمی ایران شماره 3891 چاپ سازمان ملل (دی ماه 1383 ) نقشه رسمی غرب آسیا شماره 3978 چاپ سازمان ملل (آبان 1377 ) در دوران باستان قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه است که عده ای معتقدند خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است . ساکنان باستانی این منطقه نخستین انسان هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده اند. دوران هخامنشی دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش بزرگ نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتی های او طول رودخانه سند را تا کرانه اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن کانالی را داد و کشتی هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده است : « من پارسی هستم . از پارس مصر را گشودم . من فرمان کندن این کانال را داده ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود. » سفرنامه فیثاغورث 570 قبل از میلاد تا سال 1337 در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده است . در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند. وی عازم دریای مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی ) تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفتند ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام کذاشتند. داریوش در این کتیبه از خلیج فارس به نام « دریایی که از پارس می آید » نام برده است . در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره ای نیز به اروندرود شده است که در آن دوره ارونگ گفته می شده است : دارنده دشت های فراخ و اسب های تیزرو که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده کسی است که جنگ و پیروزی با اوست هرگز نمی خسبد هرگز فریب نمی خورد اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ از ناوک او گریز ندارد او نخستین ایزد معنوی است که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا برمی آید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاه های آریایی را می نگرد. در میان یونانیان باستان یونانی های باستان این خلیج را « پرسیکوس سینوس » یا « سینوس پرسیکوس » که همان خلیج فارس است نامیدند. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته اند آمده است هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار سرزمین ایران را نیز « پارسه » و « پرسپولیس » یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن جغرافیدان سده نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس نام برده است . وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می کند. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام « پرسیکون کیت » که چیزی جز خلیج فارس نیست نام می برد. البته جست وجو در سفرنامه ها یا کتاب های تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را « خلیج فارس » گفته اند می افزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بوده اند و امپراتوری آن در سده های متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العاده ای داشت . آن ها از این طریق می توانستند با کشتی های خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدف های اقتصادی و نظامی دست یابند. در سده های اخیر تا قرن 19 میلادی تقریبا در تمامی اسناد موجود این آبراهه در فارسی با نام خلیج فارس یا دریای فارس در عربی با نام های الخلیج الفارسی یا بحرالفارسی یا بحرالعجم و در زبان های اروپایی با نام های نامیده می شده است . Golfo di Persia و Persische Golf Sinus Persicus Persian Gulf مانند در بازه زمانی کوتاهی در قرن 17 میلادی در اسناد بریتانیایی از این آبراهه با عنوان خلیج بصره نام برده شده بود که حکایت از اهمیت بصره در تجارت آن دوران داشته است . احتمالا از آنجاییکه بصره در کنار خلیج فارس واقع نشده استفاده از این نام پس از مدت کوتاهی متوقف شد. در زبان عربی خلیج فارس با نام بحر فارس مشخص شده است آثار عرب زبان نیز بهترین و غنی ترین منابعی هستند که برای شناسایی و توجیه کیفیت تسمیه این دریا می تواند در این بررسی مورد استفاده قرار گیرد . در تمام منابع عربی تا قبل از سال 1337 خلیج فارس با نام بحر فارس و یا خلیج فارس ثبت شده است در این منابع و آثار از دریای فارس و چگونگی آن بیش از آثار فرهنگی موجود در هر زبان دیگری گفت و گو شده است . در آثار ابن بطوطه حمدالله مستوفی یاقوت حموی حمزه اصفهانی ناصرخسرو قبادیانی ابوریحان بیرونی ابن بلخی و دیگرانی که اکثر آنان کتاب های خود را به زبان عربی نیز نوشته اند و همچنین در آثار نویسندگان جدید عرب از نام « خلیج فارس » بدون کم و کاست یاد شده است . پس از اسلام نیز آن زمان که واژه سازی و رویا پردازی برای خلق اسامی مجعول عاری از قبح نشده و جز سنتهای سیاست پیشگان و عوامل آنان در نیامده بود جملگی علمای غیرایرانی و حتی دانشمندان عرب مانند « شهاب الدین النویری » و « ابن حوقل النصیبی بغدادی » که نام خلیج فارس را همراه با نقشه آن بگونه ای مستند مشخص کرده است با حفظ حرمت قلم تشکیک در نام این دریا را حتی در ذهن خود خطور ندادند و پایبندی به صداقت و راست اندیشی را از خود به یادگار گذاردند. اما شیفتگی قدرت و نشئگی شهرت و اقتضای زمانه جایگزین صداقت و درست گفتاری شد و در واقع نام جعلی خلیج عربی برای بار نخست از سوی « عبدالکریم قاسم » رییس جمهوری اسبق عراق عنوان شد و با رویاپردازی اعراب را به فرزین بندی در مقابل ایرانیان فرا خواند و این افکار بچه گانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران با تحریک امپریالیسم جهانی و دشمنان اسلام پررنگ تر گردید. از دوره جمال عبدالناصر رئیس جمهور پیشین مصر نیز به تشویق او و اوجگیری تعصب عربی رسما کشورهای عربی نام تاریخی خلیج فارس را در رسانه ها و کتب رسمی عربی تغییر دادند. بحر فارس بحر فارس نامی است که عرب ها در قرون اولیه اسلام بجای دریای پارس بکار می بردند و این مفهوم شامل خلیج فارس و دریای عرب نیز می شد ولی در قرنهای اخیر تنها به پهنه آبی که شامل تنگه هرمز تا دهانه اروند رود می شود و بجای بحر فارس خلیج فارس می گفتند تا اینکه از سال 1337 بدنبال یک فراخوان از سوی رهبران قوم پرست در اتحادیه عرب مقرر شد که خلیج فارس را خلیج عربی بنامند و اکنون این نام جدید در 22 کشور عربی بکار می رود و در بعضی از رسانه های غربی نیز این نام جدید بکار گرفته می شود . که این امر اعتراض شدید ایرانیان را برانگیخته است . ایرانیان بر این باور هستند که نام جدید جعلی و با انگیزه سیاسی و از روی تعصب قومی بکار می رود و همچنان نام تاریخی خلیج فارس باید استفاده شود. سابقه تغییر نام خلیج فارس درباره نام خلیج فارس تا اوایل دهه 1340 هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامه ها و نقشه های جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبان ها به همین نام ذکر شده است . اصطلاح « خلیج عربی » برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی بنام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال 1337 نوشت که « من در تمام کتب و نقشه های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می کند که این خلیج را عربی بنامیم » وی و فرد دیگری بنام سر چارلز بلگریو به قصد تفرقه بین ایران و کشورهای عرب این موضوع را مطرح کردند. سر چارلز بلگریو که بیش از 30 سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده است بعد از مراجعت به انگلستان در سال 1345 کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن نوشت که « عرب ترجیح می دهند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند » . بلافاصله پس از انتشار کتاب سرچارلز بلگریو که نام قبلی سواحل جنوبی خلیج فارس یعنی « ساحل دزدان » را بر روی کتاب خود نهاده اصطلاح « الخلیج العربی » در مطبوعات کشورهای عربی رواج پیدا کرده و در مکاتبات رسمی به زبان انگلیسی نیز اصطلاح « عربین گولف » جایگزین اصطلاح معمول و رایج قدیمی « پرشین گولف » شد. نظر قوم گرایان افراطی عرب در بیست سال گذشته مقالات و کتاب هایی که در دفاع از تغییر نام خلیج فارس در همین کشورهای جدیدالتاسیس منتشر شده بر سه موضوع استوار است : در سال 1141 « کارستن نیبور » نوشته است : سواحل خلیج فارس تابع دولت ایران نیست ! . « رودریک اوون » در کتاب « حباب های طلایی در خلیج عربی » نوشته است : در همه نقشه هایی که دیده ام خلیج فارس در آنها ثبت شده اما من با زندگی در بحرین دریافتم که ساکنان دو سوی این دریا عرب هستند پس ادب حکم می کند که این دریا را « خلیج عربی » بنامیم » . کشورهای عربی بیشتر از ایران هستند. فقط ایرانی ها آن آبراه را خلیج فارس می نامند! خلیج انگلیسی و خلیج آمریکایی انگلیس ها نخستین عاملان کاشته شدن این تخم نفاق بودند زیرا از قدیم در صدد بودند که خلیج فارس را تبدیل به یک دریای انگلیسی کنند . بعدها در دهه 1360 آمریکایی ها هم به پیروی از آن ها از تبدیل خلیج فارس به خلیج آمریکایی سخن گفتند . از نظر آمریکایی ها و اروپایی ها این منطقه « شریان حیاتی غرب » در منطقه « استراتژیک غربی » و « حوزه منافع ویژه » است لذا اگر قادر باشند خلیج فارس را به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تسلط خود در می آورند. تلاش های دولت ایران در برابر تغییر نام ایران در روز 13 مرداد سال 1337 به دلیل تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی از سوی عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی و انگلیس اعتراض خود را به دولت جدید عراق به رهبری قاسم که با یک کودتای نظامی بر سر کار آمده بود و تمایل به حرکت های آزادی خواهانه مصر به رهبری جمال عبدالناصر داشت اعلام کرد. همچنین دولت ایران در همان زمان در برابر این نام مجعول واکنش نشان داد و گمرک و پست ایران از قبول محموله هایی که به جای خلیج فارس نام خلیج عربی بر روی آن نوشته شده بود خودداری کرد. ایران همچنین در مجامع و کنفرانس های بین المللی نیز در صورت به کار بردن این اصطلاح ساختگی از سوی نمایندگان کشورهای عرب واکنش نشان می داد. در این زمان بعضی از کشورهای عربی حتی اعتبار هنگفتی از محل درآمدهای کلان نفتی خود در اختیار بعضی از ماموران سیاسی در خارج می گذاردند تا با تطمیع مطبوعات خارجی نام مجعول خلیج عربی را به جای خلیج فارس رواج بدهند. در نیمه نخست بهمن ماه سال 1370 خورشیدی سر ویراستار سازمان ملل متحد با اشاره به اعتراض های پیاپی نمایندگان ایران در آن سازمان به استفاده از نام ساختگی خلیج عربی در اسناد این سازمان از کارکنان سازمان ملل خواسته تا اعتراض دولت ایران را همیشه در نظر داشته باشند . کار به جایی رسید که در یازدهم شهریور سال 1371 هنگامی که حیدر ابوبکر العطاس نخست وزیر جمهوری یمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در جاکارتا پایتخت اندونزی برگزار می شد از نام ساختگی خلیج عربی استفاده کرد با اعتراض شدید نمایندگان ایرانی رو به رو شد. او سرانجام از نمایندگان ایران عذرخواهی کرد. و این عمل را غیر عمد خواند. اما واقعیت مطلب این است که خلیج فارس یک نام کهن تاریخی است که از بدو تاریخ بر روی این خلیج گذاشته شده است و انگیزه تلاش حساب شده ای که برای تغییر این نام به عمل می آید جز ایجاد فتنه و اختلاف بین کشورهای این منطقه نیست . همچنان که ژان ژاک پرینی نویسنده کتاب خلیج فارس اعتراف می کند. « ملت ها و قوم های بسیاری بر کرانه های خلیج فارس استیلا یافته و فرمانروایی کرده اند ولی روزگارشان سپری شده و منقرض شده اند. تنها قوم پارس است که با هوش و درایت خود همچنان پا برجا زیسته و میراث حاکمیت خود را تاکنون نگهداری کرده است . » کشورهای حوزه خلیج فارس و جهان باید نیک دریابند که پاک نمودن حقیقت از تاریخ امری ناممکن است که جهان سالها شاهد اینگونه تلاش های ناممکن صهیونیسم جهانی در محو فلسطین بوده و هست . و اکنون و این بار نیز بدانند که رویای تازه و پریشان آنان هیچگاه تعبیر نخواهد شد چرا که هر مرد و زن ایرانی مقتدرانه از آبهای نیلگون و نام خلیج همیشه فارس حراست خواهد نمود. کتاب خلیج فارس نامی به قدمت تاریخ محمد عجم ـ انتشارات و لیتوگرافی پارت ـ توکا تهران 1383
|